پسر 25 ساله....
زندگی یعنی بخند
هر چند که غمگینی
درباره وبلاگ


از تولد رنج ما آغاز شد.

پيوندها
ست خیاطی همه کاره
تبادل لینک
عینک آفتابی 2014
خدایااااااs زمین نمیایh ....
فروشگاه ساعت مچی
s...عشق اولین و آخرینم
s...عشق اولین و آخرینم
عینک ریبن کت
پرواز پروانه ها
tanha
زندگی را دوست دارم با تمام بد بیاریش
Alireza...DissLove
وبلاگی بی هدف اما پر محتوا
فندک برقی سیگار لمسی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زندگي يعني بخند هر چند كه غمگيني و آدرس zeynabrada.lxbلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 103
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 103
بازدید ماه : 105
بازدید کل : 25231
تعداد مطالب : 437
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1


قالب وبلاگ
قالب وبلاگ
چت روم
href='http://senatorha.com'>قالب وبلاگ


Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

داستان روزانه

ابزار وبلاگ





نويسندگان
زينب ردايي

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, :: 10:44 :: نويسنده : زينب ردايي

مرد مسنی به همراه پسر ۲۵ ساله اش در قطار نشسته بود.

در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند

قطار شروع به حرکت کرد.
به محض شروع حرکت قطار پسر ۲۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود

پر از شور و هیجان شد.

دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می کرد

فریاد زد:“پدر نگاه کن درختها حرکت می کنند”م

رد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد.

کنار مرد جوان،زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را می شنیدند

و از حرکات پسر جوان که مانند یک بچه ۵ ساله رفتار می کرد، متعجب شده بودند.
ناگهان پسر دوباره فریاد زد:

” پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند.

زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند.

باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید.

او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد:

پدر نگاه کن باران میبارد قطراتش روی من چکــید.


زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند:

“‌چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی کنید؟”

مرد مسن گفت:

” ما همین الان از بیمارستان بر می گردیم.

امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند!

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: