زندگی یعنی بخند
هر چند که غمگینی
درباره وبلاگ


از تولد رنج ما آغاز شد.

پيوندها
ست خیاطی همه کاره
تبادل لینک
عینک آفتابی 2014
خدایااااااs زمین نمیایh ....
فروشگاه ساعت مچی
s...عشق اولین و آخرینم
s...عشق اولین و آخرینم
عینک ریبن کت
پرواز پروانه ها
tanha
زندگی را دوست دارم با تمام بد بیاریش
Alireza...DissLove
وبلاگی بی هدف اما پر محتوا
فندک برقی سیگار لمسی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زندگي يعني بخند هر چند كه غمگيني و آدرس zeynabrada.lxbلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 34
بازدید هفته : 86
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 25791
تعداد مطالب : 437
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1


قالب وبلاگ
قالب وبلاگ
چت روم
href='http://senatorha.com'>قالب وبلاگ


Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

داستان روزانه

ابزار وبلاگ





نويسندگان
زينب ردايي

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, :: 11:20 :: نويسنده : زينب ردايي

من خودم را زندگی میکنم

و برایم مهم نیست چگونه قضاوت می شوم ...

چه انتظاری از مردم داری ؟؟؟

آنها حتی پشت سر خدا هم حرف می زنند...!!!!

 
پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, :: 11:18 :: نويسنده : زينب ردايي

میدانید درد کجاست...؟درد اینجاست که :

برهنگی مد شده و "نجابت و حیا خز"..!!

داستان هم از آنجا شروع شد که شما دوست عزیز لایک را بر برهنه ها زدید نه به نجیب ها!!

خودتان قضاوت کنید کدام یک لایق لایک و تایید هستند...؟؟

درد اینجاست که برهنگی شده "روشن فکری"..و نجابت و حیا شده "امل بازی"..

درد اینجاست که به برهنگی میگویند "آزادی"...!!

و به کدام عقل و منطق "فحشا" را آزادی معنی میکنید؟؟

و وای بر آن دختری که "پاکی" و "معصومیت" خود را حرام کوبیدن لایک های پر "هوس" میکند..!!~~!!

 
پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, :: 11:16 :: نويسنده : زينب ردايي

ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﯾﺨﺖ...!!!

ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﺖ . ﻣﺮﺩ:ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺘﻢ !
ﻣﺮﮒ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ..
ﻣﺮﺩ : ﺧﻮﺏ،ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ .
ﻣﺮﮒ ": ﺣﺘﻤﺎ".
ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﯾﺨﺖ..
مرﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ ..
ﻣﺮﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻟﯿﺴﺖ ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ . ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ،ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ تلاش ﮐﻨﯽ ،ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ...
کلاغ وطوطی هر دو زشت آفریده شدند.طوطی اعتراض کرد وزیبا شد اما کلاغ راضی بود به رضای خدا، امروز طوطی در قفس است وکلاغ آزاد...
پشت هر حادثه ای حکمتی است که شاید هرگز متوجه نشوی!هرگز به خدا نگو چرااااا؟

 
پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : زينب ردايي

 بفهـــــــم لعنتی !

دارد ناز تو را میکشد

دختــــــــری که از غرور

حتی خورشید هم به گرد پایش نمی رسید ..

 
پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, :: 11:13 :: نويسنده : زينب ردايي

از آدم ها بت نسازید!!!
این خیانت است...
هم به خودتان، هم به خودشان!

خدایی می شوند
که خدایی کردن نمی دانند
و شما در اخر می شوید
سر تا پا کافر خدای خود ساخته

 
پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : زينب ردايي


من یک دختر ایرانیم...

بدان....!!

"حوای " کسی نمیشوم ...

که به هوای دیگری برود...

تنهاییم را با کسی قسمت نمیکنم ...

که روزی تنهایم بگذارد...

روح خداست که در من دمیده شده و احساس نام گرفته ...

ارزان نمیفروشمش...

دستهایم بالین کودک فردایم خواهد شد...

بی حرمتش نمیکنم و به هر کسی نمیسپارمش...

باران بی وقفه این روزها...

هوای عاشقی به سرم می اندازد...

لبریزم از مهر اما استوار...!

"سودای دلم " قسمت هر کسی نیست...

عشق حوای ایرانی ، با شکوه است و بزرگ ...

آدمی را برای همراهی برمیگزیند :

شریف...

لایق...

فروتن...

عاشق...!!

 
پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, :: 10:52 :: نويسنده : زينب ردايي

هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند

رودخانه ها آب خود را مصرف نمیکنند

درختان میوه خود را نمی خورند

خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند

ماه ، در ماه عسل شرکت نمیکند

گل ، عطرش را برای خود گسترش نمیدهد

نتیجه :

زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . .

 
پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, :: 10:42 :: نويسنده : زينب ردايي

چه زیبا نقش بازی می کنیم

و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم

حتی خدا هم از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است

 

 
پنج شنبه 27 آذر 1393برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : زينب ردايي

دقت کردین آدمهایی که تو اینترنت و فیسبوک هستند خیلی مهربون و خوش زبونند!

جالب تر اینکه همشون از دروغ و خیانت و نامردی و....بدشون میاد..!

موندم این آدما کجای این شهرن که ما نمیبینیمشون...

یکرنگ بمان ،
حتی اگر در دنیایى زندگی می کنی که مردمش براى پررنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند . .

 
یک شنبه 16 آذر 1393برچسب:, :: 11:25 :: نويسنده : زينب ردايي

                  تهمت مثل زغال است اگر نسوزاند سیاه می کند

ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد، تا اینکه دروغی آرامم کند
 با کسی زندگی کن که مجبور نباشی

یه عمر برای راضی نگه داشتنش فیلم بازی کنی
 
 مردمی که گل ها را دوست میدارند خود از آن گل ها دوست داشتنی ترند
 چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است

خداوندا به مذهبی ها بفهمان که مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید

پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد
 اگر گیاهان صدایی نداشته باشند  به معنای آن نیست که دردی ندارند
 
 اگرمیخواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد باور محال بودنش را عوض کن
 
برنده می گوید مشکل است، اما ممکن
و بازنده می گوید ممکن است، اما مشکل
آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند
 حتی اگر بهترین فرد روی کره زمین هستید به خودتون مغرور نشوید
چون هیچ کس از شخصی که ادعا می کند خوشش نمی آید
 من در رقابت با هیچکس جز خودم نمیباشم
هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام

                         تنها راه کشف ممکن ها، رفتن به ورای غیر ممکن ها است

 برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری(مرشد) داشتم

اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم
 
 دوست تو کسی است که هرگاه کلمه «حق» از تو شنید، خشمناک نشودمعبودا!

به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند

آموخته‌ام که هیچ‌گاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقت‌شان نگذارم
 مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست